Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «بولتن نیوز»
2024-05-07@17:52:11 GMT

واکنش‌ها به نامه نو اصولگرایی قالیباف

تاریخ انتشار: ۲ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۱۴۵۱۹۹

واکنش‌ها به نامه نو اصولگرایی قالیباف

گروه سیاسی: طی روزهای اخیر نامه محمدباقر قالیباف درباره نو اصولگرایی واکنش‌های بسیاری را در پی داشت که در این گزارش به‌مرور آن‌ها پرداخته‌شده است.

به گزارش بولتن نیوز، محمدباقر قالیباف شهردار تهران در نامه‌ای با ابراز اینکه "به این باور رسیدم که «تغییرِ اساسی در نحوه کنشِ جریانِ اصول‌گرایی» یکی از مطالباتِ اصلیِ امروزِ شما جوانانِ مؤمن و دلسوزِ انقلاب و کشور است"، تأکید کرد که اصول‌گرایی باید با حفظِ مبانی و ارزش‌هایِ انقلابیِ جمهوریِ اسلامی، حرکت در راستایِ «نو اصول‌گرایی» را هرچه زودتر آغاز کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

متن کامل نامه قالیباف به‌شرح زیر است:

بسم‌الله الرحمن الرحیم

جوانان انقلابی و دلسوز ایران عزیز

در ماه‌های گذشته بسیاری از شما به‌صورت حضوری و غیر‌حضوری با من از دغدغه‌های جدی خود درباره آینده کشور و انقلاب سخن گفتید. این شور و شوق و احساسِ مسئولیتِ تحسین‌برانگیزِ شما مرا بر آن داشت که دست‌به‌قلم برده و برخی نگرانی‌های خودم را با شما و مردم عزیزمان در میان بگذارم. پایانِ رقابت‌هایِ انتخاباتی به معنای فراموش کردنِ ناکارآمدی‌هایِ دولتِ مستقر یا نادیده گرفتن برخی خطاهایِ دوستانِ جبهه انقلاب نیست.

ناکارآمدی در حلِ معضلاتِ اقتصادی، گذرانِ زندگیْ همراه با آرامشِ خاطر را برای بسیاری از مردم، روزبه‌روز دشوارتر می‌کند و این در حالی است که عده‌ای می‌خواهند برای فرار از مسئولیت و پاسخگویی، هرگونه انتقادی را با نسبت دادن به رقابت‌هایِ انتخاباتی نادیده گرفته و کم‌اهمیت جلوه دهند؛ هر زمان که به سودشان باشد به رقابت‌هایِ انتخاباتی ارجاع می‌دهند و هر زمان که به ضررشان باشد می‌گویند رقابت تمام‌شده است.

این برخورد دوگانه خطر هدر رفتن سرمایه اجتماعی و ملّی را به همراه دارد؛ گویی دولت خود را بی‌نیاز از سایر مردمی می‌داند که به هر دلیلی به رئیس‌جمهورِ مستقر رأی نداده‌اند. کیست که نداند دعواهایِ سیاسیِ غیرِضروری چند هفته گذشته برای آن بوده که معضلات و ناکارآمدیِ اقتصادی به حاشیه برده شود.

درحالی‌که خبرِ تعطیلیِ بنگاه‌هایِ تولیدی و بیکار شدنِ کارگرانْ یکی پس از دیگری شنیده می‌شود و مردم، نگرانِ عواقبِ سیاست‌هایِ بانکی و تداومِ رکود هستند، رئیس‌جمهورِ محترم حرف از پایانِ دورانِ رکود می‌زند. این تناقض را ای‌بسا تنها با راه‌اندازیِ جنجال‌هایِ سیاسی بتوان حل کرد؛ وگرنه مردم به چشم خود می‌بینند که دولتِ مستقر به‌جای حلِ مشکلاتِ کلانِ اقتصادیِ کشور، بر طبل حاشیه‌سازی و ایجادِ شکاف در حاکمیت و اداره کشور می‌کوبد.

در برابر این نگرانی‌های دلسوزانه، دو پرسش بیش از هر چیز، ذهن من را به خود مشغول کرده است: پرسش اول این‌که ناکارآمدیِ دولت زمینه را برای تغییر در وضع موجود در افکار عمومی کاملاً مهیا کرده بود، چه عواملی باعث شد که ما این فرصت بزرگ را هم مانند گذشته از دست بدهیم و در عمل اجازه بدهیم با تثبیت مدیریت خسته، بسته و زاویه‌دار با گفتمان انقلاب اسلامی و منافع ملی، زندگیِ جاریِ مردم و آرمان‌های انقلابِ اسلامی چهار سال دیگر در بیم و نگرانی سپری شود؟ و در پی این سؤال، پرسش بعدی مطرح می‌شود که برای اصلاح این روندی که سالهاست ادامه دارد و باعث شده جمهوری اسلامی نتواند در دوران پس از دفاع مقدس حتی یک دولت کارآمد در حل نیازهای مادی و معنوی مردم و نزدیک به افق آرمان‌های انقلابِ اسلامی را تشکیل دهد، چه باید کرد؟

در گفتگو با شما جوانانِ مؤمن، دلسوزِ انقلاب و نظام و کشور، جواب‌هایِ متعددی در پاسخ به این دغدغه‌ها شنیده‌ام که نشان می‌دهد بسیاری از شما دلیلِ شکست‌های اخیرِ جریانِ اصول‌گرایی، در جلبِ نظرِ مردم در انتخابات را، نتیجه اشکالاتِ ساختاری، رویکردی و عملکردیْ در سطوحِ کلان و خُرد می‌دانید.

لذا به این باور رسیدم که «تغییرِ اساسی در نحوه کنشِ جریانِ اصول‌گرایی» یکی از مطالباتِ اصلیِ امروزِ شما جوانانِ مؤمن و دلسوزِ انقلاب و کشور است. امروز دیگر روشن است که اصول‌گرایی باید با حفظِ مبانی و ارزش‌هایِ انقلابیِ جمهوریِ اسلامی، در نگرش و شیوه سیاست ورزی خود متحوّل شود و با گفتمان و چهره‌هایی نو، حرکت در راستایِ «نو اصول‌گرایی» را هرچه زودتر آغاز کند.

برادران و خواهران عزیزم

این انقلاب با تکیه‌بر شور و انگیزه جوانان پیروز شد و این نظام با فداکاری آن‌ها بقای خود را تضمین کرد. در ادامه راه نیز چاره‌ای جز تکیه‌بر جوانان در انجامِ کارهایِ بزرگ و ماندگار نیست و یکی از کارهای بزرگ جسارتِ «خود انتقادی» و متحوّل کردن اصول‌گرایی، بدونِ تضعیفِ این جریان در مقابل رقیبی است که اصلی‌ترینِ هنر آنْ تزریقِ ترسِ مصنوعی به جامعه، به‌قصدِ فراموش کردنِ وعده‌ها و ناکارآمدی‌هایش است.

امیدوارم دیگر دوستانِ مسئول و اثرگذار در جبهه اصول‌گرایی این پیام و درخواستِ شمارا، برای ایجادِ این تحولِ بزرگ و ضروری، بشنوند و بدانند «خود انتقادی» و تغییر نشانه قوت است و نه ضعف.

این مهم زمانی اتفاق خواهد افتاد که شما امیدوارانه، فعالانه و آتش به اختیار وارد صحنه شده، منتظرِ اقداماتِ از بالا به پایین در جریانِ اصول‌گرایی نباشید؛ زیرا تحلیلِ رفتارهایِ پس از انتخاباتِ برخی دوستانْ نشان می‌دهدْ تصمیم‌گیری در این مورد در رأسِ جریان همچنان دچارِ اختلال است.

بدون شک نخستین گام در انجام این رسالتِ مهم و به سرمنزل مقصود رساندنِ آن، ترسیم ویژگی‌ها و مبانیِ «نو اصول‌گرایی» است و لذا بر آن‌که در همین باب چند پرسش و دغدغه جدی را با شما در‌میان بگذارم و شمارا دعوت کنم در عرصه عمومی، و در صورت تمایل به‌صورت خصوصی، جواب آن‌ها را به بحث و گفت‌وگو بگذارید:

1 ــ از یک منظر آسیب‌شناسانِ، «اصول‌گرایی» چه ضعف‌های ساختاری، عملکردی و رویکردی دارد که باید آن‌ها را اصلاح کرد؟ «نو اصول‌گرایی» در این سه مورد کدام دغدغه‌ها را باید موردتوجه قرار دهد؟ چتر نو اصول‌گرایی باید شامل کدام گروه‌های جامعه باشد؟

2 ــ چگونه و با چه روشی می‌توان از اصول‌گرایی به سمت نو اصول‌گرایی حرکت کرد؟ و چهره‌های جدیدی که می‌توانند این کار را انجام دهند باید چه خصایصی داشته باشند و نقش جوانان در این روند چیست؟

3 ــ جایگاه مردم در نو اصول‌گرایی چگونه باید باشد؟ آیا ما نیازمند بازگشت به مردم و توجه به مطالبات و نقش آن‌ها در اداره همه امور نیستیم؟ چگونه می‌توان بدون چشم‌پوشی از آرمان‌ها با واقعیتِ تغییرِ سبکِ زندگیِ طبقه متوسط کنار آمد؟

4 ــ شیوه تعامل نو اصول‌گرایی با دولت چگونه باید باشد؟

5 ــ نسبت نو اصول‌گرایی با رهبری انقلاب، نهادهای حاکمیتی و جریان‌هایِ سیاسیِ رقیب چگونه باید باشد؟

محمدباقر قالیباف

31 تیرماه 1396

واکنش‌های گسترده به نامه قالیباف درباره نو اصولگرایی

واکنش شکوری‌راد به پیشنهاد قالیباف

دبیر کل حزب اتحاد ملت ایران به نامه سرگشاد امروز محمدباقر قالیباف واکنش نشان داد.

علی شکوری راد در واکنش به نامه سرگشاده محمدباقر قالیباف خطاب به جریان اصولگرایی که پیشنهاد نو اصولگرایی را مطرح کرد، در توییتر خود نوشت: نو اصولگرایی یعنی جذب حامى و هوادار با هر نوع باور و هر نوع سبک زندگى. یعنی هر شکل و هر جور می‌خواهی باش اما فقط با ما باش و به ما رأی بده!

واکنش دو چهره اصلاح‌طلب به نامه قالیباف در مورد حرکت به‌سوی نو اصولگرایی

محمود صادقی، عضو هیات رئیسه فراکسیون امید مجلس و علی شکوری راد، دبیر کل حزب اتحاد ملت ایران، در تصریحات جداگانه نسبت به نامه محمدباقر قالیباف، شهردار تهران که از لزوم تغییر در نحوه کنش جریان اصول‌گرایی سخن گفته بود، واکنش نشان دادند

در همین زمینه آقای صادقی گفت: «اصولگرایان امروز ازنظر تئوریک دچار خلاء، جمود و ایستایی شده‌اند.» او همچنین گفت: از زمانی که رهبران فکری این طیف مانند آیت‌الله مهدوی کنی و عسگراولادی درگذشتند و با ظهور پدیده‌ای مانند احمدی‌نژاد روبه‌رو شدیم، اصولگرایان دچار تشتت شکننده‌ای شده‌اند

بنا به نوشته، تارنمای شبکه جهانی کلمه ، محمود صادقی روز یکشنبه ۳۱تیرماه، در گفتگو با ایرنا گفت«اصولگرایان وابستگی بیشتری به حاکمیت به‌خصوص بخش‌هایی از حاکمیت که خارج از حیطه نقد و انتقاد قرارگرفته، دارند. به گفته آقای صادقی ، این طیف که دچار جمود شده همیشه در مقام حافظ وضع موجود است و از این نظر از پویایی به دورمانده است.»

عضو هیات رئیسه فراکسیون امید مجلس در ادامه با اشاره به نقص‌های جریان اصولگرایی گفت : آنان باید در جنبه‌های مدیریتی و سازمان‌دهی و جنبه‌های نظری مثل حقوق شهروندی و آزادی‌های اساسی ملت و مردم‌سالاری، متناسب با تحولات و نیازهای زمان جلو روند، البته ظهور برخی از نیروهای تندرو و افراطی به آنان ضربه زده است.

همزمان ، روز گذشته در واکنش به نامه محمدباقر قالیباف، علی شکوری راد، دبیر کل حزب اتحاد ملت ایران، در توییتر خود نوشت:«نو اصولگرایی یعنی جذب حامى و هوادار با هر نوع باور و هر نوع سبک زندگى. یعنی هر شکل و هر جور می‌خواهی باش اما فقط با ما باش و به ما رأی بده.»

واکنش این چهره‌های اصلاح‌طلب بعدازآن ابراز می‌شود که محمدباقر قالیباف، شهردار تهران، در نامه‌ای که منابع خبری ایران روز شنبه ۳۱تیرماه، آن را منتشر کردند، از لزوم تغییر در نحوه کنش جریان اصول‌گرایی گفته و آن را جزو مطالبات امروز جوانان خوانده است.

آقای قالیباف در این نامه تأکید کرد اصول‌گرایی باید با حفظ مبانی و ارزش‌های انقلابی جمهوری اسلامی، حرکت در راستای «نو اصول‌گرایی» را هرچه زودتر آغاز کند .

سکوت و انتقاد؛ واکنش اصولگرایان به پیشنهاد قالیباف

 

روزنامه‌های «کیهان» و «وطن امروز»، نامه قالیباف را منتشر نکردند

طرح «نو اصولگرایی» قالیباف هنوز بازخورد مثبتی از میان اصولگرایان دریافت نکرده است. معدود اظهارنظرهایی هم که درباره آن شده، موضع‌گیری‌هایی منفی بوده. در آن‌سوی میدان اصلاح‌‌طلبان هم معتقدند که پیشنهاد اخیر قالیباف نه ناظر به بازسازی اصولگرایی بلکه متوجه ایجاد موقعیتی سیاسی برای خود وی است. در آستانه ترک شهرداری تهران، این خبر خوبی برای شهردار 12 ساله پایتخت نیست که هنوز هم‌طیفان سیاسی‌‌اش لبیک معناداری به نامه پربحث او نگفته‌‌اند. البته با آن فرمان «آتش به اختیاری» که قالیباف خطاب به جوانان اصولگرا علیه ساختار این جریان صادر کرده بود هم، بازخوردهای فعلی چندان تعجب‌برانگیز نیست.

نو اصولگرایی به روایت اصولگرایان

یک روز بعد از نامه‌‌ای که قالیباف به جوانان اصولگرا نوشت، پیشنهاد او برای حرکت به‌سوی «نو اصولگرایی» دو واکنش در میان چهره‌‌های اصولگرا به این نامه انجام شد. دو واکنشی که تقریباً هیچ‌کدام چندان مثبت نبودند. حسین ابراهیمی، عضو جامعه روحانیت مبارز یکی از این افراد است که در گفت‌وگو باخبر آنلاین، اصل نیاز اصولگرایان به تغییر و اصلاح را مورد تأکید قرار داده اما در ادامه سخنانش گفته که اتفاقات مدنظر قالیباف و ازجمله به‌نقد کشیدن بزرگان این جریان توسط جوانان رخ نخواهد داد. او معتقد است اگر قالیباف «بنای اصولگرایی داشته باشد، باید در چارچوب اصولگرایی عمل کند. اگر چنانچه باری به هر جهت بخواهند پیش بروند که دیگر نامش اصولگرایی نیست.» استنباط ابراهیمی از اینکه آیا قالیباف می‌‌خواهد قسمتی از اصولگرایان را به نفع خود و برای انتخابات مجلس بعدی سازماندهی کند هم این‌گونه است؛ «معتقدم آقای قالیباف به‌تنهایی نمی‌تواند چنین کاری را انجام دهد. این کار سوابق و اصولی دارد که این‌ها را یک نفر نمی‌تواند به‌تنهایی انجام دهد. لازمه‌اش هماهنگی است.» ابراهیمی همچنین معتقد است: «او رئیس جریان نو اصولگرایی هم بشود، اتفاقی نمی‌افتد. هر کس خواست جدا شود! پیامبر در جنگ تبوک درباره کسانی که از ایشان جدا شدند، فرمود روند ما ارزشی است. روند ارزشی قابل‌تغییر نیست. البته قدرت جذب را باید بیشتر و دفع را محدود کرد. اما اینکه یک نفر کنار برود، موجب شکست اصولگرایی شود؛ خیر چنین اتفاقی نمی‌افتد.» همزمان اما وحید یامین‌‌پور، از فعالان رسانه‌‌ای شناخته‌شده در جریان اصولگرایی هم واکنشی منفی به پیشنهاد قالیباف نشان داد و در توییتر خود نوشت: «آقای قالیباف در نامه‌اش از «اقدامات بالا به پایین»، رأس و سازمان اصولگرایی عبور کرد، ای‌کاش از «لفظ» اصولگرایی هم عبور می‌کرد.» کم نبودند اصولگرایانی که چون یامین‌پور با جملاتی کوتاه در فضای مجازی نسبت به پیشنهاد قالیباف ابراز بی‌اعتمادی کرده بودند. در این میان برخی اصولگرایان هم معتقدند که برخلاف محتوای نامه روز شنبه قالیباف، اصولگرایی اساساً امکان بازتعریف ندارد. چندی پیش از اینکه شهردار تهران نامه خود خطاب به جوانان اصولگرا را بنویسد، محمد مهاجری، عضو سابق شورای سردبیری روزنامه‌های کیهان و جام جم به «ایران» گفته بود که «تندروهای نوظهور باعث فنای اصولگرایی شده‌اند.»

وحید جلیلی: اصولگراها، نوچه سازی و قبیله گرایی راه انداخته‌اند

این تنها قالیباف نیست که گلایه‌مند از اصولگرایان خواستار حرکت به سمت نو اصولگرایی شده است. وحید جلیلی، از فعالان فرهنگی این جریان هم اصولگرایی را تمام‌شده می‌‌داند، اما با ادبیات و توصیفاتی بسیار تندتر از قالیباف. او چندی پیش در جمع طلاب مدرسه انقلاب اسلامی به آسیب‌شناسی جریان اصولگرا پرداخته بود و مشروح سخنانش روز شنبه توسط سایت رجانیوز منتشرشده است. او در این سخنرانی با تفاسیری تند و بی‌پروا سراغ اصولگرایان رفته و ازجمله گفته است: «بعضی مناسبات که به اسم اصولگرایی در کشور حاکم شده، رسماً و علناً مناسبات سکولار و ضد دینی است، رسماً و علناً مناسبات خلاف حجت شرعی و حجت دینی است ولی همچنان این نام را یدک می‌کشند، نام‌های تهی، عناوین پوچ!» او معتقد است: «باید آماده بشویم، امروز روز ویرایشِ تفکر انقلابی است. روز ویروس‌زدایی از تفکر انقلاب اسلامی است. تا ما این ویروس‌زدایی را انجام ندهیم، آن‌قدر ضعیف خواهیم شد که نه در برابر حریف‌های قَدَر که در برابر حریف‌های ضعیف هم خواهیم باخت.» جلیلی در بحث‌برانگیزترین قسمت از سخنانش گفته است: «اصولگراهای مافنگی امروز همان پهلوان‌پنبه‌هایی هستند که به دوپینگ عادت کردند. باقدرت لابی و تشکیلات، شایسته‌تر‌ها را حذف کردند و نوچه بازی و قبیله گرایی راه انداختند و حالا که عمرشان سرآمده، می‌خواهند از طریق تئوریزه کردن فساد سیاسی‌شان و تسری دادن آن به بدنه اجتماعی؛ احتضارشان را عقب بیندازند. آدرس غلط می‌دهند که مشکل ما اجتماعی و فرهنگی است. دوپینگ‌های سیاسی، دوپینگ‌های پروپاگاندایی و تبلیغات موقتی هیجانی، بنیه‌ فکری و فرهنگی و اجتماعیِ بدنه‌ انقلاب را ضعیف کرده و در این مورد، ما هیچ تعارفی نباید بکنیم وگرنه روزبه‌روز وضعیت بدتر خواهد شد.» او خطاب به این جریان اعتراض کرده که بله، علی تنهاست، در بین شما اصولگراها تنهاست. در مهم‌ترین مسائل فلسفه سیاسی جمهوری اسلامی، شما با او دچار زاویه شدید. یا نمی‌فهمید، یا می‌بینید اگر بفهمید، به نفعتان نیست.» ...

چرا یک‌دهم نقدهایی که ما به قوه مجریه داریم- که باید بیشتر هم بشود کم هم هست- به قوه قضائیه نداریم؟ بعضی از نهاد‌هایی که عناوین مقدسی هم دارند در آن‌ها دیگر هیچ اشکالی نیست؟ سازمان تبلیغات اسلامی واقعاً دارد درست عمل می‌‌کند؟ و بسیاری از نهاد‌های دیگر. این‌ها دیگر هیچ اشکالی در کارشان نیست؟...

ارزیابی اصلاح‌‌طلبان

از پیشنهاد قالیباف

در سوی دیگر میدان اصلاح‌طلبان قدری واضح‌‌تر به تفسیر و تحلیل نامه اخیر قالیباف پرداخته‌‌اند. ازجمله قاسم میرزایی نیکو، نماینده عضو فراکسیون امید است که به خبرگزاری ایسنا گفته «قالیباف به دنبال ایجاد سازوکاری موازی جریان اصولگرایی است.» به اعتقاد او، «قالیباف به دلیل اینکه در انتخابات ریاست جمهوری موفق نشد و دوران حضور در شهرداری تهران نیز به پایان رسیده»، به دنبال اجرای چنین پروژه‌ای حرکت می‌کند. این نماینده مجلس همچنین گفته است: «نامه قالیباف به جوانان اصولگرا و درخواست از آنان برای ایجاد جریان جدید در بدنه اصولگرایی به دلیل شکستی است که وی از جریان اصولگرایی خورده و اصولگرایان وی را انتخاب نکردند.»

وی افزوده که «قالیباف تصور می‌کند که جوانان اصولگرا حامی وی هستند درحالی‌که در انتخابات ریاست جمهوری شاهد بودیم که جوانان اصولگرا به سمت آقای رئیسی گرایش یافتند.» هم‌زمان محمود صادقی، دیگر نماینده عضو فراکسیون امید هم به خبرگزاری «ایرنا» گفته است: «رویکرد وی در این نامه معطوف به قدرت و عمل‌گرایانه است و این نگاه می‌تواند مشکلاتی را برای طیف اصولگرایان ایجاد کند.» او نیز مانند میرزایی نیکو این‌گونه برداشت کرده که «قالیباف به دلیل اینکه در انتخابات و کسب قدرت موفق نشد، این نامه را باهدف رسیدن به راه‌هایی برای کسب قدرت نگاشت.» صادقی همچنین تأکید کرده است: «جدا از نگاهی که قالیباف دارد، جریان اصولگرایی مقداری از جنبه‌های تئوریک دچار خلأ شده و نتوانسته خودش را به‌موازات تحولات جامعه به‌روز کند، در بسیاری از حوزه‌ها در حقیقت دچار ضعف و عدم پاسخگویی به چالش‌های فکری و نظری هستند.» دیگر اصلاح‌‌طلبان هم در ارزیابی خود از نامه قالیباف کم‌وبیش همین تفسیر را داشته‌‌اند. ازجمله علی شکوری‌ راد، دبیر کل حزب اتحاد ملت که در توییتر خود نوشت: «نو اصولگرایی یعنی جذب حامى و هوادار با هر نوع باور و هر نوع سبک زندگى. یعنی هر شکل و هر جور می‌خواهی باش اما فقط با ما باش و به ما رأى بده!»

اما شاید برجسته‌‌ترین واکنش به نامه قالیباف همان سکو سنگین قاطبه اصولگرایان به پیشنهاد او باشد. پیشنهادی که به نظر نمی‌‌رسد چندان به مذاق تصمیم‌گیران این جریان خوش آمده باشد. حتی رسانه‌‌های اصولگرا هم در قبال این نامه و پیشنهاد بحث‌برانگیز شهردار تهران سعی کرده‌‌اند راه سکوت را در پیش بگیرند. چنان‌که روزنامه‌هایی مثل کیهان و وطن امروز خبر این نامه را هم منتشر نکرده و با سکوت از کنار آن گذشتند، سکوتی که نمی‌‌تواند نشانه‌‌ای جز نارضایتی آن‌ها باشد. چراکه تا اینجای کار کسی نبوده که برداشتی جز تصمیم قالیباف برای سازماندهی قسمتی از اصولگرایان به نفع خود از این پیشنهاد داشته باشد.

سکوت و انتقاد؛ واکنش اصولگرایان به پیشنهاد قالیباف

واکنش توئیتری‌ها به نامه دکتر قالیباف و نو اصول‌گرایی

پس از بیانیه دکتر قالیباف درباره نو اصولگرایی و لزوم بازتعریف شاخص‌های این جریان برخی از کاربران فضای مجازی به این بیانیه واکنش نشان دادند.

پس از بیانیه دکتر قالیباف درباره نو اصولگرایی و لزوم بازتعریف شاخص‌های این جریان برخی از کاربران فضای مجازی به این بیانیه واکنش نشان دادند.

Mahdiyeh shabani

همین‌جوری نميشه گفت به عقب بر نمي گرديم! ايده و برنامه ميخواد كه اونم فقط از دست يك مدير جهادي خوب برمياد... #قاليباف #دغدغه #نو اصولگرایی

احسان تقدسی

ساختارهايي مثل #جمنا تا هزار سال ديگر هم نمی‌توانند جريان اصولگرايي را نمايندگي كنند. نه #قاليباف نه #رئيسي عضو جمنا نبودند. #نواصولگرايي

جواد آقایی

وقتی فلان فعال فضای مجازی مثلا حزب اللهی، هنوز داره عقده هاشو نسبت به #قالیباف خالی میکنه،بیشتر به ایجاد جریان #نواصولگرایی احساس نیاز میکنم

على صابونچى

مشکلات جریان #اصولگرایی خیلی بیشترازاون چیزیه که دیده میشه ولی کسی تا الان جرات بیانش رونداشته. نامه #قالیباف داره این فرصت رو ایجاد میکنه!

محمد خراسانی زاده

#قالیباف ثابت کرده که مرد اقدام و عمل هست؛ هم در کار و مدیریت، هم در تشکیلات، هم در ارتباطات، حالا باید ببینیم این #نواصولگرایی چیه؟

کمیل درویشی

نامه #قالیباف دو بخش دارد:

۱.حفظ گفتمان انتقادی نسبت به جریان مقابل #اصولگرایی

۲.تعریف گفتمان جدید و پویا از #اصولگرایی #نو_اصولگرایی

مصطفی گلی

تو نگاه اول کلمه‌ی #نواصولگرایی خیلی تو ذوق میزنه. اما دعوا سر اسم نیست. دکتر #قالیباف ساختار رو به چالش کشید.... قابل تامله

وحید یامین پور

آقای #قالیباف در نامه اش از«اقدامات بالا به پایین»، رأس و سازمان #اصولگرایی عبور کرد، ای کاش از «لفظ» اصولگرایی هم عبور می کرد #نواصولگرایی

A.h.Yazdanpanah

#نواصولگرايى یعنی عبورازچهره های #خسته و #بسته اصولگرایی که سالهاست درسازوکارچندلایه دفاترشان ازمطالبات واقعی #مردم فاصله گرفته اند #قالیباف

مجيد قاسمي

انگارازميان رجال اصولگرا تنها #قاليباف است كه به درستى اين نيازرادريافته! #نواصولگرايى همان جريان سوم است (درك اقتضائات جامعه امروزايران)

کنایه‌های زیباکلام به قالیباف: به در و دیوار می‌زنی تا جایگاهی پیدا کنی/ بعید است حتی نماینده شوی

دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران به نامه سرگشاد محمدباقر قالیباف واکنش نشان داد.

علی شکوری‌راد در واکنش به نامه سرگشاده محمدباقر قالیباف خطاب به جریان اصولگرایی که پیشنهاد نواصولگرایی را مطرح کرد، در توئیتر خود نوشت: نواصولگرایی یعنی جذب حامى و هوادار با هر نوع باور و هر نوع سبک زندگى. یعنی هر شکل و هر جور می خواهی باش اما فقط با ما باش و به ما راى بده!

همچنین نامه نیوز نوشت:

صادق زیباکلام در واکنش به نامه قالیباف، گفت: قالیباف نمی‌تواند از نظر سیاسی در حوزه تفکر، اندیشه و جریان سازی تبدیل به رئیس یک جریانی به نام نواصولگرایی شود. در واقع هیچ شخصیت کت و شلواری نمی تواند چنین جایگاهی را در جریان اصولگرا احراز کند چون همچنان شیخوخیت اصولگرایی روحانیت است. به عبارت دیگر جامعه روحانیت و جامعه مدرسین پدرخوانده جریان اصولگرایی محسوب می شوند. در واقع جریان اصولگرا به آن درجه از تکامل اجتماعی نرسیده که یک چهره غیرروحانی بتواند برای جریان اصولگرا جریان سازی کند و یک تحولی را به وجود بیاورد.

اهم اظهارات زیباکلام به شرح زیر است:

*شاید آقای قالیباف می خواهد که یک جایی برای خودش در سپهر سیاسی ایران به وجود بیاورد و می خواهد در حقیقت به سرنوشت احمدی نژاد دچار نشود. چون به هر حال می داند اگر بخواهد به جریان اصولگرایی بچسبد هیچ جایگاهی ندارد. یعنی او نه در بین اصولگرایان جایگاهی دارد نه بیرون جریان اصولگرایی؛ بنابراین آقای قالیباف امیدوار است با مانورهایی اینچنینی جایگاهی در سپهر سیاسی ایران تحت عنوان نواصولگرایی یا اصولگرایی جدید برای خودش به وجود بیاورد.

*قالیباف درست می گوید اصولگرایی به آخر خط رسید. معتقدم اصولگرایی نه امروز که در دوم خرداد 76 به آخر خط رسید. منتهای مراتب آن 8 سالی که آقای احمدی نژاد آمد آن 8 سال به نوعی اصولگرایان را گول زد. در واقع آن 17 میلیون رأی آقای احمدی نژاد در تیر 84 اصولگرایان را به این نتیجه رساند که حیات سیاسی قابل توجهی در ایران دارند.

*قالیباف دست و پا می زند که در روزهای آخر شهرداری تهران یک جایگاهی را برای خودش مهیا کند. حالا یک تعابیر انقلابی را هم بکار می برد ولی همانطور که گفتم جریان اصولگرایی تمام شده است و دست کم اگر امیدی به جریان اصولگرایی باشد، این امید را باید به روحانیون دگراندیشی داشت که در آینده ظهور می کنند تا باز بتوانند با اسلام سیاسی یک حرکتی را به وجود بیاورند.

*حرکت قالیباف را هم نمایشی تبلیغاتی می‌توان نامید و هم تلاشی برای ایجاد یک جایگاه سیاسی است. اگر از نگاه آقای قالیباف نگاه کنیم می بینیم او نزدیک 12 سال شهردار بوده، قبلش نیز رئیس پلیس بود، الان هم آنقدر پیر نشده که برود بازنشسته شود بنابراین خیلی سخت است که قدرت را رها کند و دیگر در قدرت نباشد ولی در

منبع: بولتن نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.bultannews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «بولتن نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۱۴۵۱۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

احتمال انصراف قالیباف از ادامه حضور در مجلس

راه دشوار محمدباقر قالیباف، رئیس کنونی مجلس برای رسیدن به ریاست دوره دوازدهم مجلس بر کسی پوشیده نیست؛ راهی که هاتف صالحی، روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی اصولگرا، از چهره‎های نزدیک به طیف قالیباف معتقد است، اگر به سرمنزل مقصود نرسد، حتی ممکن است قالیباف قید نمایندگی مجلس را هم بزند.

به گزارش هم میهن، او در گفت‌وگویی، مذاکره و ائتلاف قالیباف با تندروها برای دوره بعدی مجلس را مورد بررسی قرار داد که در ادامه می‎آید:

چرا قالیباف برای ورود به مجلس در انتخابات ۱۴۰۲ با جبهه پایداری ائتلاف کرد؟ به نظر شما این ائتلاف پس از انتخابات هم ادامه خواهد داشت و فراکسیونی در مجلس با حضور شورای ائتلاف نیروهای انقلاب و پایداری شکل می‌گیرد؟

برخی رفتارها پراگماتیسمی است که متناقض به نظر می‌رسد اما در ساحت سیاست یک امر مرسوم و طبیعی است. یکی از اصلی‌ترین شاخصه‌های جبهه پایداری، مخالفت با محمدباقر قالیباف است. قالیباف هم تاکنون سر سازگاری با جبهه پایداری نداشته است. اما در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ این دو با هم ائتلاف کرده و لیست واحدی را تشکیل دادند. اگر جبهه پایداری رویکرد ایدئولوژیک دارد چرا این اتفاق افتاد؟

جبهه پایداری در سال‌های اول (۱۳۹۰) که از احمدی‌نژاد جدا شد جزوه‌ای به نام «استقامت در منطقه ممنوعه» را منتشر کرد. اما جبهه پایداری نتوانست به این استقامت پایدار بماند. جبهه پایداری بر این عقیده بود که هر کسی را در حلقه خود نپذیرد و بر این عقیده است که علی لاریجانی، حسن روحانی، محمود احمدی‌نژاد و به‌ویژه قالیباف را نپذیرد.

قالیباف از دید جبهه پایداری یک تکنوکرات غیرانقلابی است. در این سال‌ها هم تخریب قالیباف توسط این جریان انجام شد. اما برای رسیدن به پیروزی در میدان انتخابات گاهی لازم است که با دشمن هم ائتلاف شود که به‌عنوان پراگماتیسم شناخته می‌شود و مماس با اپورتونیسم (فرصت‌طلبی) است. رفتار جبهه پایداری در طول این سال‌ها فرصت‌طلبانه بوده است.

پراگماتیسم (عملگرایی محض) و اپورتونیسم (فرصت‌طلبی) نسبتی با مبانی ایدئولوژیک جبهه پایداری و استقامت در منطقه ممنوعه ندارد و این نشان می‌دهد جبهه پایداری از مبانی و ارزش‌های اولیه خود دور شده است. چراکه قالیباف عوض نشده و اتفاقاً طی سال‌های ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۲ بیشتر از مبانی جبهه پایداری دور شده است.

قالیباف چرا تن به ائتلاف با جبهه پایداری داد با وجود آنکه می‌دانست این طیف او را تخریب کرده است؟

این کیاست قالیباف بود. او در تعامل با جبهه پایداری، دشمن یک دهه اخیر خود را به یک دوست تاکتیکی تبدیل کرد.

قالیباف مجبور است برای حفظ ریاست در دوره آینده مجلس با تندروهایی بر سر میز مذاکره بنشیند که او را در انتخابات مجلس در سال ۱۴۰۲ و پس از آن تخریب کرده‌اند. شما این مذاکرات را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به نظر من قالیباف دو رقیب اصلی و جدی دارد؛ یکی جبهه رادیکال نوپدید در مجلس دوازدهم و دیگری دولت سیزدهم. من اصلاح‌طلبان را رقیب قالیباف نمی‌دانم. یقیناً طیف میانه‌رو و معتدلان راه‌یافته به مجلس دوازدهم قالیباف را دشمن خود نمی‌دانند و براساس پراگماتیسم مجبورند بین قالیباف با افرادی مانند ذوالنوری، رسایی، آقاتهرانی و… قالیباف را ترجیح دهند. قالیباف باید حلقه خود را با جبهه رادیکال نوپدید در مجلس دوازدهم تنظیم کند و با دولت سیزدهم مواجهه تعادل‌بخشی را در پیش بگیرد.

چرا حامیان دولت سیزدهم رقیب جدی قالیباف محسوب می‌شوند؟

قالیباف برسر دوراهی گیر کرده بود و اتاق فکر او به این نتیجه رسیدند که در صورت شرکت در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۴، نباید در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ شرکت کند و فرصت را برای سامان‌بخشی سرمایه اجتماعی خود هزینه کند. در غیراین‌صورت باید برای کسب کرسی ریاست مجلس وارد انتخابات مجلس ۱۴۰۲ شده و فاتحه ریاست‌جمهوری را برای ۴ سال می‌خواند.

تصمیم این بود که قالیباف همچنان رئیس مجلس باقی بماند و اگر قرار است کاندیدای ریاست‌جمهوری شود، در سال ۱۴۰۸ وارد این کارزار شود اما جریانی که دولت سیزدهم را در دست دارند، به‌نوعی موتلف با قالیباف بودند چراکه قالیباف در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۳۹۶ به احترام آقای رئیسی کنار کشید و در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ نیز به احترام رئیسی وارد انتخابات نشد. اما دولت قدردان این اقدام قالیباف نبوده، او را دیگری دانستند و تمام تلاش خود را می‌کنند تا قالیبافِ رئیس تضعیف‌شده‌ی مجلس دوازدهم باشد و احتمال ورود قالیباف به رقابت ریاست‌جمهوری ۱۴۰۴ را به صفر برسانند. به همین دلیل است که دولت از جبهه پایداری پشتیبانی می‌کند.

مگر جبهه پایداری در انتخابات مجلس با قالیباف ائتلاف نکرده است؟

جبهه پایداری در انتخابات با قالیباف ائتلاف کرد اما به محض اتمام انتخابات مجلس، در زمین قالیباف بازی نکرد و به رقیب قالیباف برای کسب کرسی‌های مجلس تبدیل شد. این به دلیل آن است که رفتارهای پراگماتیسم کوتاه‌مدت و غیرقابل تحلیل است. در حقیقت نگاه‌ها بلندمدت و ایدئولوژیک نیست بلکه زودگذر است برای کسب هدف‌های حداکثری. قالیباف باید مراقب رفتارهای جبهه نوپدید رادیکال‌ها باشد، چراکه رقیب اصلی قالیباف است. این جبهه در ماه‌های آینده منتقد قالیباف و همچنین دولت ابراهیم رئیسی می‌شود.

با این تفاسیر قالیباف می‌تواند با جبهه نوپدید بر سر ریاست مجلس ائتلاف کند؟

کاری بسیار سخت است. با این وجود نگاه معتدلان و عقلای مجلس به ریاست قالیباف مثبت است. سایر ارکان حاکمیت نیز ریاست مجلس قالیباف را به ریاست تندروها ترجیح می‌دهند چون قالیباف قابل کنترل و مدیریت است که رفتارهایی قابل پیش‌بینی دارد. اما جبهه پایداری غیرقابل پیش‌بینی است و تصمیمات یک‌شبه اتخاذ می‌کند. اگر رئیس مجلس از این طیف باشد، دود آن به چشم مجلس، مردم و حاکمیت می‌رود. این انتخاب بین بد و بدتر است و عقل حکم می‌کند که «بد» را انتخاب کنند.

بعضی از افراد با جبهه پایداری و لیست شانا وارد مجلس نشدند، بلکه با حمایت امنا و رائفی‌پور به بهارستان رسیدند. این افراد چه رویکردی را در رابطه با قالیباف در پیش خواهند گرفت؟

در ادبیات سیاسی امروز کشور مراد از جبهه پایداری صرفاً تشکیلات سیاسی نیست، بلکه تفکر پایداری است. این همان تفکر رادیکال نوپدید در ساحت سیاست جمهوری اسلامی ایران است که قواره‌ای ندارد و مشمول رفتارها، نگرش‌ها و تصمیم‌های پارادوکسیکال است. بنابراین این افراد هم جزو پایداری محسوب می‌شوند و از لحاظ تفکری مماس با جریان پایداری قرار می‌گیرند. همان خطری که قالیباف از جانب جبهه پایداری حس می‌کند از سوی این افراد هم احساس می‌شود.

از نظر قالیباف تمام این افراد یک جریان هستند بنابراین باید تقابل تنظیم‌گر یا مواجهه تعادل‌بخش با این افراد داشته باشد. یعنی وارد دعوا با آن‌ها نشود و تقابل آشکاری نداشته باشد. زمان انتخابات ۱۴۰۲ بی‌تقوایی‌هایی در عرصه رسانه انجام و اسنادی منتشر شد و حاکی از آن است که ساحت سیاست (رفتارهای سیاست‌ورزی منتهی به انتخابات) در شرایط کنونی کشور ناپاک و آلوده است و اخلاق‌مدارانه نیست.

منظور از تعادل‌بخشی این است که قالیباف به سهم‌خواهی‌ها و امتیازات تندروهای مجلس دوازدهم پاسخ دهد؟

قالیباف در این شرایط باید رفتار پراگماتیسم از خود نشان دهد و دشمن را تبدیل به مخالف کند و ضدیت را از دشمن بگیرد. مخالف را به منتقد و منتقد را به کنشگر خنثی و سپس دوست خود تبدیل کند.

در این مدت کوتاه قالیباف می‌تواند این راه پیچیده را طی کند تا رئیس مجلس باقی بماند؟

کار بسیار سختی است. قالیباف نسبت به کنشگران دیگر (رؤسای سابق قوا) یک مؤلفه مثبت دارد. قالیباف همچنان در درون ساختار جمهوری اسلامی قدرت و ظرفیت کنشگری دارد، بنابراین باید نقش میانجی را در مواجهه با این طیف رادیکال ایفا کند. در درون ساختار سیاسی فقدان حلقه میانجی بین حاکمیت و مردم محسوس است و قالیباف می‌تواند این نقش را ایفا کند.

اما قالیباف در دوره دوازدهم چهارمین منتخب تهران است؛ آن‌هم در انتخاباتی که مشارکت در حداقل خود قرار داشت. قالیباف بدون داشتن پشتوانه مردمی می‌تواند مطالبات آن‌ها را دنبال کند؟

اگر قالیباف تغییری در رویکرد خود در قبال مردم نشان دهد شکی نیست که مورد اقبال مردمی قرار می‌گیرد.

اگر این تغییر را در رویکردش ایجاد کند چطور تندروها را از خود راضی نگه می‌دارد؟

سختی کار همین است. قالیباف باید طوری رفتار کند که با مشکل مواجه نشود.

اما این پروسه بلندمدت است و به انتخاب ریاست مجلس دوازدهم نمی‌رسد.

بله. این پروسه بلندمدت است و راهی برای ورود به ریاست‌جمهوری ۱۴۰۸ است. موضوع این است که وجاهت شخصی (با افشاگری‌های جبهه پایداری در انتخابات مجلس) و آینده سیاسی قالیباف در معرض خطر است. بنابراین قالیباف باید تکلیف خود را مشخص کند. قالیباف در این دو ماه (تا انتخابات ریاست مجلس دوازدهم) می‌تواند تنها نظر معتدلان و اصلاح‌طلبان راه‌یافته به مجلس را جلب کند و راه سختی در این خصوص ندارد.

به نظر شما قالیباف می‌تواند ریاست مجلس را به دست آورد؟

من ریاست قالیباف در مجلس دوازدهم را تقریباً قطعی می‌دانم. اما تمام سعی جبهه پایداری و دولت این است که قالیباف رئیس مجلس نشود اگر هم به ریاست رسید، رئیس مجلس تضعیف‌شده‌ای باشد تا خطر قالیباف در انتخابات ریاست ۱۴۰۴ را کاهش دهند تا به‌عنوان رقیب مقتدری مطرح نشود. قالیباف خطری بالقوه برای ابراهیم رئیسی محسوب می‌شود چراکه شرایط ریاست‌جمهوری را دارد و همیشه دوست داشته که سکان ریاست‌جمهوری را به دست بیاورد.

اگر قالیباف در دوره دوازدهم رئیس مجلس نشود، به‌عنوان یک نماینده چه رویکردی را در پیش می‌گیرد؟

اگر فرض کنیم قالیباف رئیس مجلس دوازدهم نشود و به‌طور ناپلئونی این کارزار را ببازد؛ قالیباف نماینده مردم تهران در مجلس می‌شود و باید ۴ سال درگیر راهروهای مجلس شود. آیا قالیباف این شرایط را می‌پذیرد؟ قطعاً خیر. شکی نیست که قالیباف از مجلس انصراف می‌دهد و آماده انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۸ می‌شود.

یعنی ۵ سال در هیچ مسئولیتی به کار گمارده نمی‌شود؟

به هر حال او در یکی از نهادهای حاکمیتی مانند ستاد اجرایی فرمان امام (ره)، بنیاد مستضعفان یا مراکز دیگر حاکمیتی مسئولیت قبول می‌کند و در این ۵ سال فرصت دارد تا سرمایه اجتماعی خود را افزایش دهد و برای حضور در انتخابات ۱۴۰۸ آماده شود.

دیگر خبرها

  • شهادت رئیس هیات تطبیق مصوبات دولت با قوانین درباره قالیباف
  • واکنش لیائو به «هو» شدن دوباره از سوی هواداران میلان
  • ادامه واکنش‌ها به یک گزارش بی نامه و نشان از BBC + فیلم
  • افشاگری رشیدی کوچی: افرادی محکومیت قطعی داشتند، اما به دلیل نزدیکی شان به دولت در مجلس آینده حضور دارند / می‌خواهند ریاست را هم به جریان پایداری نزدیک کنند
  • ببینید | واکنش جالب چهره سیاسی نزدیک به قالیباف به اختلافات شدید اصولگرایان در مجلس دوازدهم
  • دست‌های پشت پرده در انتخابات به روایت «رشیدی کوچی»
  • افشاگری رشیدی کوچی از تلاش دولت برای نزدیک کردن ریاست مجلس آینده به جریان پایداری و  امام صادقی‌ها
  • تلاش دولت برای نزدیک کردن ریاست مجلس به جریان پایداری و امام صادقی‌ها
  • احتمال انصراف قالیباف از ادامه حضور در مجلس
  • سه رقیب جدید قالیباف در کرسی ریاست مجلس؛ وزرای احمدی نژاد به صف شدند